نوشته شده توسط : Aykan


 

کنج خونه نشستي و
درو رو دنيا بستي و
از بس شکايت مي کني
به مردن عادت مي کني
هي ميگي تقدير منه
نميگي تقصير منه
تو اين وسط چي کاره اي
که عمريه آواره اي

بهش ميگم بسه ديگه
چيکار داري کي چي ميگه
نذار خودتو سر کار انگار نه انگار
ميگم هنوز دير نشده
هنوز دلت پير نشده
پاشو و دست رو دست نذار انگار نه انگار

توي گذشته موندي و
هي دلتو سوزوندي و
هر چي ميگم بخند يه بار انگار نه انگار

انگار همه بيکارن و
دشمني با تو دارن و
همش باتو بد ميکنن
راه تو رو سد ميکنن

اينا همش بهونته
کاراي بچه گونته
چشم دلت تا نبينه
صد سال ديگم همينه

اين ديگه حرف آخره
عمر تو داره ميگذره
تموم که شد به روت نيار انگار نه انگار



احسان خواجه اميري  » براي اولين بار » انگار نه انگار

 



:: موضوعات مرتبط: احسان خواجه اميري » براي اولين بار » انگار نه انگار , ,
:: بازدید از این مطلب : 700
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد